کلینیکهای روانشناسی
خانواده
تعارضات زناشویی، روابط زناشویی و ...
۳ مشاور
تحصیلی و شغلی
تعارضات زناشویی، روابط زناشویی و ...
۲ مشاور
ازدواج
تعارضات زناشویی، روابط زناشویی و ...
۲ مشاور
اعتیاد
تعارضات زناشویی، روابط زناشویی و ...
۴ مشاور
کودک و نوجوان
تعارضات زناشویی، روابط زناشویی و ...
۲ مشاور
مشکلات فردی
تعارضات زناشویی، روابط زناشویی و ...
۳ مشاور
کودکان استثنایی
تعارضات زناشویی، روابط زناشویی و ...
۲ مشاور
سالمندان
تعارضات زناشویی، روابط زناشویی و ...
۰ مشاور
آزمونها
آزمونها
این یک متن آزمایشی برای این بخش است
امتیاز: ۵ / ۴.۹
زمان تقریبی: ۱۵ دقیقه
تست شخصیت شناسی MMPI فرم بلند(۵۶۷ سوالی)
تست شخصیت شناسی MMPI فرم بلند(۵۶۷ سوالی)
تست شخصیت شناسی نئو پنج عاملی NEO نسخه پیشرفته آزمونی جامع و کامل برای ارزیابی شخصیت میباشد که هم اکنون با تفسیر کامل و جامع ️ میتوانید انجام دهید.
امتیاز: ۵ / ۴.۹
زمان تقریبی: ۱۵ دقیقه
تست شخصیت شناسی MMPI فرم بلند(۵۶۷ سوالی)
تست شخصیت شناسی MMPI فرم بلند(۵۶۷ سوالی)
تست شخصیت شناسی نئو پنج عاملی NEO نسخه پیشرفته آزمونی جامع و کامل برای ارزیابی شخصیت میباشد که هم اکنون با تفسیر کامل و جامع ️ میتوانید انجام دهید.
امتیاز: ۵ / ۴.۹
زمان تقریبی: ۱۵ دقیقه
تست شخصیت شناسی MMPI فرم بلند(۵۶۷ سوالی)
تست شخصیت شناسی MMPI فرم بلند(۵۶۷ سوالی)
تست شخصیت شناسی نئو پنج عاملی NEO نسخه پیشرفته آزمونی جامع و کامل برای ارزیابی شخصیت میباشد که هم اکنون با تفسیر کامل و جامع ️ میتوانید انجام دهید.
امتیاز: ۵ / ۴.۹
زمان تقریبی: ۱۵ دقیقه
تست شخصیت شناسی MMPI فرم بلند(۵۶۷ سوالی)
تست شخصیت شناسی MMPI فرم بلند(۵۶۷ سوالی)
تست شخصیت شناسی نئو پنج عاملی NEO نسخه پیشرفته آزمونی جامع و کامل برای ارزیابی شخصیت میباشد که هم اکنون با تفسیر کامل و جامع ️ میتوانید انجام دهید.
امتیاز: ۵ / ۴.۹
زمان تقریبی: ۱۵ دقیقه
تست شخصیت شناسی MMPI فرم بلند(۵۶۷ سوالی)
تست شخصیت شناسی MMPI فرم بلند(۵۶۷ سوالی)
تست شخصیت شناسی نئو پنج عاملی NEO نسخه پیشرفته آزمونی جامع و کامل برای ارزیابی شخصیت میباشد که هم اکنون با تفسیر کامل و جامع ️ میتوانید انجام دهید.
امتیاز: ۵ / ۴.۹
زمان تقریبی: ۱۵ دقیقه
تست شخصیت شناسی MMPI فرم بلند(۵۶۷ سوالی)
تست شخصیت شناسی MMPI فرم بلند(۵۶۷ سوالی)
تست شخصیت شناسی نئو پنج عاملی NEO نسخه پیشرفته آزمونی جامع و کامل برای ارزیابی شخصیت میباشد که هم اکنون با تفسیر کامل و جامع ️ میتوانید انجام دهید.
مشاورههای حضوری
مشاورههای غیرحضوری
کاربران
آزمونهای تکمیل شده
بلاگ
راه های افزایش اعتماد به نفس و کاهش استرس
این بخشی از متن است
زبان جهان ما یا به عبارت دیگر بخشی از وجود ما که در درون ما وجود دارد اضطراب و احساس استرس است. جهان درون بدن ما با کمک این دو عنصر صحبت می کنند و زمانی میتوان گفت که ما آرام تریم و به آرامش نسبی در زندگی رسیدیم که یاد بگیریم و آرام آرام تمرین کنیم و زبان بدنمان را بلد باشیم و نترسیم از اتفاقاتی که در درون ما رخ خواهد داد چرا که همه ی این علائم نشانه های رشد در وجود ما می باشند. شروع یادگیری این قسمت از زبان بدن عجیب، سخت اما بسیار شیرین و دوست داشتنی می باشد. افزایش اعتماد به نفس و کاهش استرس دو موضوع بسیار مهم در زندگی امروزی هستند. برای افزایش اعتماد به نفس و کاهش استرس باید از روش هایی مانند انجام ورزش هایی مثل تمرین های عمیق تنفسی، یوگا و مدیتیشن غافل نشوید. همچنین استفاده از مدیریت زمان و استفاده از تکنیک های مدیریت استرس مانند پذیرش خود و هدف گذاری مناسب مانند تمرین تفکر مثبت و آموزش منظم به خود و قرار دادن اولویت مناسب به کاهش تنش و اضطراب کمک می کنند. علاوه بر این، ایجاد یک شبکه ی اجتماعی معتبر، یادگیری روش های موثر برقراری ارتباط موثر و رفع ترس از شکست ها در زندگی می توانند کمک های ارزنده ای در این راستا بکنند.
حالا با توجه به خلاصه ای که در بالا ذکر شد سراغ معانی و مفاهیم استرس و روش هایی برای افزایش سلامت روان خود ذکر می کنیم.
سلامت روان یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده ی کیفیت زندگی فردی و اجتماعی می باشد. روان پایه ای ترین بخشی از وجود ماست که اگر نتوانیم از این بخش به خوبی مراقبت کنیم خسارت های جبران ناپذیری را باید بپردازیم که می تواند منجر به مشکلات اساسی شود. از جمله مسائلی که می تواند در سلامت روان ما تاثیر گذار باشد به نبودن اعتماد به نفس، افزایش استرس، فشارهای زندگی و افسردگی اشاره کرد. اما در اصل دو موضوعی که تاثیر زیادی در سلامت روان ما دارند افزایش اعتماد به نفس و کاهش استرس هستند که نقش کلیدی در زندگی هر یک از ما ایفا می کنند. این دو موضوع علت و معلول همدیگر هستند و وجود هر یک از آنها دیگری را کمرنگ تر می کند این طور به نظر می رسد که این دو تاثیرات بسیار زیادی روی یکدیگر داشته باشند. شاید در ابتدا نتوان به راحتی ارتباطی بین اضطراب و اعتماد به نفس پیدا کرد. بااینحال این دو خیلی بیشتر از آنچه فکرش را کنیم بر یکدیگر تاثیرگذارند. برای درک بهتر هر از این ها و هچنین راه های کنترل این دو بهتر است نگاهی ساده به معانی هر یک از آنها داشته باشیم.
استرس
استرس پاسخی هیجانی است. حالتی است که در آن فرد پر از ابهام است و نگران است که نتواند اوضاع را کنترل کند. فرد حین تجربه استرس پر از تشویش و نگرانی است و دائما سوال هایی از خود می پرسد که حتی تحمل اوضاع را برای خود دشوار می کند.در واقع اضطراب حالتی ناخوشایند است که وقتی بدنمان در آن قرار می گیرد بی قرار می شود حالتی که وقتی در شرایط اضطرابی قرار می گیریم دلشوره ای مبهم به ما می دهد.در واقع علائم استرس ابتدا در فیزیک ما پدیدار می شود و بدنمان با این علائم با ما حرف می زند دقیقا شبیه آدمی که به ما نگاه می کند و می گوید من را ببین حالم بد است اما ما به او هیچ توجهی نمی کنیم اما او بار دوم بیبشتر توجه اش را با زیاد شدن درد در بدن نشان می دهد که شاید ما را متوجه عمق قضیه و دردش بکند. پس اضطراب واکنشی بسیار طبیعی در بدن انسان است. همانطور که متوجه شدیم استرس و اضطراب خبر از وجود یک آدم درونی می دهد که ما مدت هاست او را نادیده گرفتیم و الان وقتش رسیده که با او صحبت کنیم. در این شرایط است که فرد مبتلا به استرس روی شادکامی و رضایت مندی را نبینند. این افراد اصولا از ناکارآمدی خو.د در محیط کاری ناراضی هستند چرا که نتوانسته کفایت و کارآمدی لازم را نشان دهند. کیفیت زندگی اینگونه افراد غالبا خیلی پایین تر از سطح انتظاراتشان است. استرس در صورتی می تواند خطرناک باشد که به طور مداوم و در مقیاس بزرگی باشد.
اعتماد به نفس
اعتماد به نفس احساس اعتماد به توانایی ها، کیفیت ها و قضاوت خود است. این یک باور به خود است که به فرد اجازه می دهد ریسک کند، چیزهای جدید را امتحان کند و با چالش ها روبرو شود.احتمال موفقیت افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند در تمام زمینه های زندگی شان از جمله روابظ شخصی، شغلی و شادی کلی شان بیشتر است به عبارتی اعتماد به نفس حالتی است که در آن فرد احساس میکند میتواند محیط اطرافش را کاملا در کنترل خودش درآورد. درواقع یک فرد با اعتماد به نفس به خود و عملکردهای خود ایمان کامل دارد و همین امر موجب رضایت از خود می شود که تداوم در آن باعث می شود که شما در دست یابی به اهداف زندگی با ناکامی و شکست رو به رو نشوید. وقتی ما آمکوزش ببینیم و یاد بگیریم که با بدنمان دوست شویم و زبانش را بفهمیم در این صورت است که می توانیم خودمان را درک کنیم، خودمان را بیشتر دوست داشته باشیم و این درک باعث می شود آرام تر باشیم و همین امر باعث می شود که اعتماد به نفس بهتری داشته باشیم و تجربیات جدید بهتری را تجربه کنیم چرا که درک شرایط دلهره آور که مدت ها با آن دست و پنجه نرم می کردیم باعث می شود که علائم اضطرابمان را کم کنیم و عاقلانه تر رفتار کنیم. این اتفاقی است که در رابطه با درون سالم در هر انسانی رخ می دهد.
با توجه به تعاریفی که در بالا ذکر شد می توان گفت یک فرد زمانی که در یک موقعیت، با اعتماد به نفس رفتار میکند نسبت به محیط بیرون احساس کنترل دارد ولی با این حال همین فرد حین تجربه اضطراب احساس میکند که کنترل اوضاع را از دست داده است و همین فکر به زیاد شدن استرس در برخی مراحل می انجامد. البته رابطه اعتماد به نفس واسترس یک رابطه دوسویه است و اعتماد به نفس نیز متقابلاً بر میزان اضطراب ما تاثیر میگذارند. در واقع اضطراب باعث میشود که ما نتوانیم با اعتماد به نفس رفتار کنیم، و سپس آن رفتار خود باعث اضطراب و استرس بیشتر میشود.
راه های مقابله با استرس و افزایش اعتماد به نفس به این آسانی ها میسر نمی باشند و نیاز به تمرین و ممارست زیادی می باشند. اما ما در اینجا برخی از روش هایی که کمک می کنند در شرایطی شما بتوانید اضطراب را کم و اعتماد به نفس را افزایش دهید را بازگو می کنیم.
1-تجارب مثبت: وقتی تجربه ی مثبتی داریم ، به ما کمک می کند تا یک حس قوی خودکارآمدی ایجاد کنیم. خود کارآمدی باور به توانایی فرد برای موفقیت در یک کار یا هدف ویژه است. وقتی سابقه ی موفقیت داریم به ما کمک می کند باور کنیم که می توانیم در آینده موفق شویم.
2-مدیریت زمان و نوشتن افکار و احساساتتان را در اولویت برنامه هایتان قرار دهید: مدیریت زمان و نوشتن برنامه های هرروزتان می توانند تا حدود خیلی زیادی از استرسی که در وجودتان به علت فشارهای کاری هر روزه تان ایجاد شده بکاهد با این روش شما می توانید با نوشتن فقط یک ساعت قبل خواب در مورد اجرای برنامه های فردایتان اطمینان کسب کنید و این امر به کاهش اضطراب شما می انجامد. نوشتن دستاوردها و اهداف کمک بزرگی در این راه انجام می دهند. وقتی کاری را که قصد انجام آن را دارید انجام می دهیم، به ما احساس غرور و موفقیت می دهد. این می تواند به افزایش اعتماد به نفس ما کمک کند و ما را برای تعیین و رسیدن به اهداف آینده بیشتر کند.
3- اهداف واقع بینانه تعیین کنید: وقتی اهدافی را تعیین می کنید که رسیدن به آنها بسیار دشوار است خود را برای شکست آماده می کنید . این امر می تواند به اعتماد به نفس شما آسیب جدیی وارد کند در عوض اهداف کوچک و قابل قابل دستیابی که در طول زمان خاصی به آن برسید می توانند حال شما را دگرگون سازند.
4- ریسک کنید: بیرون رفتن از منطقه ی امن و راحتی می تواند ترسناک باشد اما راهی عالی برای ایجاد اعتماد به نفس است وقتی خودتان را به چالش می کشید و موفق می شوید به شما احساس موفقیت می دهد و اعتماد به نفستان را افزایش می دهد.
۵- روی نقاط خود تمرکز کنید: هرکسی نقاط قوت و ضعفی دارد. وقتی روی نقاط قوت خود تمرکز کنید به شما کمک می کند تا خود را در یک نور مثبت تر ببینید. این می تواند به افزایش اعتماد به نفس شما کمک کند. علاوه بر این گفتار مثبت با خود را تمرین کنید. نحوه ی صحبت با خودتان مهم است اگر آدمی هستید که مدام خود را به پایین می کشید و به خودتان ایمان ندارید احساس بالا بردن اعتماد به نفس در شما کمی دشوار خواهد بود اما نباید ناامید شد شما می توانید با مواردی که ذکر شده و کمک هایی که خودتان در حق خودتان می کنید پیشرفت قابل توجهی بکنید. این به این معنی است که روی نقاط قوت و دستاوردهای خودتان تمرکز کنید و وقتی اشتباهی می کنید با خودتان مهربان باشید.
۶- حمایت اجتماعی: داشتن دوستان و اعضای خانواده حامی می تواند به افزایش اعتماد به نفس در ما کمک کند وقتی می دانیم که افرادی در دوروبرمان داریم که به ما ایمان دارند، باعث می شود به خودمان ایمان بیاوریم و متکی به توانایی ها و استعداد های خود شویم.
۷- تمرینات تنفسی: تمرینات تنفسی می توانند به کاهش استرس و اضطراب کمک کنند. با تمرینات تنفسی مثل ورزش هایی مانند یوگا و مدیتیشن می توانید آرامش و انرژی مثبت را به بدن خود منتقل کنید. با این کار می توانید بدن خود را فعال کنید و احساس سلامت و آرامش را به بدن خود القا کنید. ورزش و قعالیت بدنی می تواند به افزایش سطح سرتونین و دوپامین، دو هورمون مغزی که با سلامت روان مرتبط هستند، منجر شود که به بهبود خلق و خوی فردی بیانجامد. همچنین ورزش می تواند به کاهش استرس و افسردگی کمک کند و فرد را به دنبال داشتن یک زندگی سالم و پر انرژی ترغیب کند.
۸- بودن در جمع هایی که به خلق محیط مثبت کمک می کنند: با داشتن محیط مثبت و بودن در جمع هایی که واقعا دوستشان دارید و بازگو کردن تجارب تان به خود باوری عمیقی دست پیدا می کنید و بیان احساسات شما و هر یک از دوستانتان می تواند نقش موثری در بالا رفتن اعتماد به نفستان کمک شایانی بکند. ایجاد اعتماد به نفس نیازمند زمان و تلاش است اما ارزشش را دارد. وقتی اعتماد به نفس بالایی داشته باشید احتمال موفقیت شما در تمام زمینه های زندگی بیشتر خواهد شد.
۹-کمک از افراد خبره نظیر روانپزشکان و روانشناسان: برای کاهش اضطراب های ناشی از زندگی ماشینی امروزی ما به تنهایی نمی توانیم استرس و اضطراب هایمان را کنترل کنیم و بهتر است از افراد متخصص این کار کمک بگیریم که در کنار آموزش های آنها بتوانیم راحت تر این مسیرمان را طی کنیم. افراد متخصصی که در کنار شما خواهند بود تا آموزش های لازم و مورد نیاز شما را گام به گام با شما پیش ببرند و تا اطمینان کامل شما را تنها نگدارند.
۱۰ دقیقه
۰
۱۰۴۹
تله های زندگی و راه های شناخت و مقابله با آن ها
طرحواره درمانی یک رویکرد یکپارچه است که عناصری از درمان شناختی رفتاری، تئوری های دلبستگی و روابط شی گرایی و درمان های گشتالت و تجربی را گرد هم می آورد اما بر خلاف درمان شناختی-رفتاری بیشتر مبتنی بر عاطفه درمانی می باشد، از آنجایی که طی پژوهشی ثابت شده است که بیشتر هم دردی درمانگر در یاد مراجعه کننده می ماند تا روش های و پیچیدگی های مراحل درمان. این روش که در سال 1990 توسط جفری یانگ معرفی شد و از آن زمان توسعه یافته و اصلاح شده است. همانطور که همگی می دانیم غلبه بر درد های عاطفی راه آسانی نمی باشد و نیازمند استمرار و صبوری می باشند. مدل های طرحواره های درمانی برای دردهای عاطفی جوابگو هستند. در واقع این نظریه مکتب درمان شناختی-رفتاری را گسترده کرده و به درمان این نوع از مشکلات میپردازد. مدل طرحواره های درمانی برای بیماران با اختلالات مزمن راه حل مناسبی می باشد و در بسیاری از موارد بسیاری از مراجعه کنندگان پاسخ مطلوب را دریافت کرده اند.
برای شناخت انواع تله ها در زندگی و راه های مقابله با هر یک از آنها بهتر است در ابتدا نگاهی اجمالی به معانی هریک از آنها بپردازیم:
تله های زندگی به معنای طرحواره های ناخواسته در ذهن ما هستند که ممکن است مانع از رسیدن به آرزوهایمان شوند. این تله ها ممکن است به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه شکل بگیرند و باعث شکست در زندگی ما شوند. تله ها به شکل های مختلف می توانند در زندگی شما حضور داشته باشند. تله های زندگی شامل انواع مختلفی هستند، از جمله تله های مربوط به روابط که شامل تصورات نادرستی درباره ی عشق و رابطه و ترس از روابط ناموفق در زندگی می باشند. تله های مربوط به شغل و موقعیت اجتماعی که شامل ترس از انجام کاری یا دلیل احتمال شکست در آن یا تصورات نادرست درباره ی موفقیت و جایگاه اجتماعی می باشند. تله های مربوط به پول که شامل تصورات نادرست درباره ی موفقیت های مالی و پس انداز های مالی هستند. و همچنین تله های مربوط به خانواده، ترس از بی ثباتی خانوادگی می باشند. حال که به اختصار متوجه معانی تله های زندگی شدیم بهتر است سراغ راه های درمان آن ها برویم تا با هریک از این طرحواره ها آشنا شویم.
در واقع طرحواره های زندگی مضامین گسترده و فراگیری هستند که در دوران کودکی ایجاد می شوند و همچنان بر افکار، احساسات و رفتارهای ما در طول زندگی ما تأثیر می گذارند. آنها توسط تجربیات اولیه و تعاملات ما با دنیای اطراف شکل می گیرند که در اثر این تجارب اولیه، تله های زندگی بخشی از وجودمان شده اند. بعد از گذراندن دوران کودکی و با ایجاد موفقیت ها و یا انتخاب افراد به همان شرایط تلخ و ناکام دوران کودکی می رسیم و به همین جهت است که این تله ها با ما همراه هستند که می توانند مثبت یا منفی باشند. به دلیل همین تله هاست که ما در زندگی شکست و ناکامی را تجربه خواهیم کرد.
طرحواره های مثبت زندگی می توانند به ما کمک کنند تا شکوفا شویم و به پتانسیل کامل خود برسیم. به عنوان مثال، یک طرح واره مثبت در مورد ارزش خود ممکن است ما را به تعیین اهداف بلندپروازانه و تلاش برای رسیدن به آنها سوق دهد. یک طرح واره مثبت در مورد روابط ممکن است به ما کمک کند تا پیوندهای نزدیک و حمایتی با دیگران ایجادکنیم. خبر خوب این است که طرحوارههای زندگی کاملاً مشخص نیستند. آنها را می توان با زمان و تلاش تغییر داد. اگر طرحواره های زندگی منفی دارید، چند کار وجود دارد که می توانید برای تغییر آنها انجام دهید. از جمله تله های زندگی اساسی در زندگی هر فرد تصمیمات نادرست، رفتارهای نامناسب، روابط ناموفق، ناتوانی در مدیریت زمان، ناتوانی در مدیریت ابعاد مالی زندگی، ناتوانی در مدیریت استرس می باشند.
تصمیمات نادرست: این تصمیمات می توانند باعث شکست و ناامیدی در زندگی هر یک از ما شوند. برای جلوگیری از تصمیمات نادرست باید به دقت به مشکلات و مسائل فکر کرد و در صورت لزون با افراد متخصص این حوزه مشورت کنیم علاوه بر این باید به دنبال اطلاعات کافی در مورد تصمیمات خود باشیم.
رفتارهای نامناسب: برای جلوگیری از انجام رفتارهای نامناسب باید به دقت به خودمان و رفتارهای خودمان نگاهی عمیق بیانجامیم و در صورت نیاز به دنبال راه های تغییر رفتار های خود که هرچند کار پیش پا افتاده و ساده ای نیست بپردازیم. علاوه بر این باید به دنبال فرصت های آموزشی و رشد شخصی باشیم و با مشاوران حرفه ای در مورد نحوه ی اخلاق و رفتار خود صحبت کنیم.
روابط ناموفق: این روابط ممکن است باعث شکست و ناامیدی در زندگی هر یک از ما شوند. باید به دنبال کسانی باشیم که برای انتخاب ها و اولویت های ما ارزش قائل هستند و آنها را به اشتراک می گذارند. همچنین باید به دنبال روش های بهبود روابط خود باشیم.
حال سوالی که از خود باید بپرسیم این است که چگونه می توانیم طرحواره های زندگی خود را شناسایی کنیم؟
اولین قدم برای تغییر طرحواره های زندگی، شناسایی به موقع آنها می باشد. این بدین معنی می تواند باشد که رهایی از تله های زندگی نیازمند این است که همواره مشکلات خود را ببینیم و به دنبال راه هایی برای حل این مسائل برآییم هرچند تغییر این تله ها کاری سخت و طاقت فرسا می باشد و نیازمند اشتیاق و انگیزه ی شما در طی کردن درد های زندگی می باشد. این می تواند یک کار چالش برانگیز باشد، زیرا طرحواره های ما اغلب ناخودآگاه هستند. با این حال، چند کار وجود دارد که می توانید برای کمک به شناسایی طرحواره های خود انجام دهید:
به افکار و احساسات خود توجه کنید. درباره خود، دیگران و دنیای اطرافتان چه فکر می کنید؟ آیا الگوهایی در افکار و احساسات شما وجود دارد؟
به دوران کودکی خود فکر کنید. تجربیات اولیه شما چگونه بوده است؟ آیا شما را دوست داشتند و حمایت کردند؟ آیا مورد انتقاد قرار گرفتید یا مورد سوء استفاده قرار گرفتید؟
به روابط خود نگاه کنید. آیا به دیگران نزدیک هستید؟ آیا در اعتماد به مردم مشکل دارید؟ آیا اغلب احساس می کنید که به اندازه کافی خوب نیستید؟
هنگامی که طرحواره های خود را شناسایی کردید، می توانید شروع به تغییر آنها کنید.
چگونه طرحواره های زندگی خود را تغییر دهیم:
طرحواره های خود را به چالش بکشید هنگامی که طرحواره های خود را شناسایی کردید، می توانید شروع به چالش کشیدن آنها کنید. این به این معنی است که صحت طرحواره های خود را زیر سوال ببرید و به دنبال شواهدی برای حمایت یا رد آنها باشید. به عنوان مثال، اگر شما یک طرح واره منفی در مورد ارزش خود دارید، ممکن است با فکر کردن در مورد همه چیزهایی که در آنها خوب هستید یا همه چیزهایی که در زندگی خود انجام داده اید، آن را به چالش بکشید.
طرحواره های جدید را توسعه دهید. هنگامی که طرحواره های منفی خود را به چالش کشیدید، می توانید شروع به ایجاد طرحواره های جدید و مثبت تری کنید. این به معنای تمرکز بر توانایی های خود و باور به خود است. شما می توانید این کار را با تعیین اهداف، ریسک کردن و جشن گرفتن موفقیت های خود انجام دهید.
از یک درمانگر کمک بگیرید. اگر برای تغییر طرحواره های خود به تنهایی تلاش می کنید، ممکن است بخواهید از یک درمانگر کمک بگیرید. یک درمانگر می تواند به شما کمک کند تا طرحواره های خود را شناسایی کنید، آنها را به چالش بکشید و طرحواره های جدید و مثبت تری ایجاد کنید.
تغییر طرحواره های زندگی شما زمان و تلاش می خواهد، اما ارزشش را دارد. هنگامی که طرحواره های خود را تغییر می دهید، دید خود، نحوه تعامل با دیگران و نحوه تصمیم گیری را تغییر می دهید. شما می توانید زندگی مثبت و رضایت بخشی را برای خود ایجاد کنید.
چند رویکرد متفاوت وجود دارد که ممکن است برای تغییر رویکردهایتان در زندگی از آنها استفاده کنید. از جمله:
روان درمانی: درمان می تواند راهی مفید برای شناسایی و تغییر طرحواره های زندگی شما باشد. یک درمانگر می تواند به شما کمک کند تا ریشه طرحواره های خود را درک کنید و راه های جدید و مثبت تری برای تفکر ایجاد کنید.
خودیاری: تعدادی کتاب و منابع خودیاری موجود است که می تواند به شما کمک کند تا طرحواره های زندگی خود را تغییر دهید. این منابع می توانند اطلاعات و تمرین هایی را در اختیار شما قرار دهند تا به شما در شناسایی و به چالش کشیدن الگوهای تفکر منفی خود کمک کنید.
گروه های پشتیبانی: گروههای حمایتی میتوانند فضای امن و حمایتی را برای بحث در مورد طرحوارههای شما و یادگیری از دیگرانی که در حال کار بر روی تغییر تفکرشان هستند، فراهم کنند.
مزایای تغییر طرحواره های زندگی:
تغییر طرحواره های زندگی شما می تواند تاثیر عمیقی بر زندگی شما داشته باشد. این می تواند منجر به افزایش عزت نفس، بهبود روابط و احساس بهتری از رفاه شود. اگر با طرحواره های منفی زندگی دست و پنجه نرم می کنید، تسلیم نشوید. با صرف زمان و تلاش، می توانید تفکر خود را تغییر دهید و زندگی مثبت و رضایت بخشی را ایجاد کنید.
در اینجا چند نکته اضافی برای تغییر طرحواره های زندگی شما وجود دارد:
صبور باشید: تغییر طرحواره های شما زمان و تلاش می خواهد. انتظار نداشته باشید که یک شبه نتایج را ببینید.
با خودتان مهربان باشید: طبیعی است که در این مسیر با شکست مواجه شوید. فقط ادامه بدهید و تسلیم نشوید
موفقیت های خود را جشن بگیرید: هر بار که یک فکر یا رفتار منفی را به چالش می کشید، موفقیت خود را جشن بگیرید. این به شما کمک می کند انگیزه خود را حفظ کنید.
یک سیستم پشتیبانی پیدا کنید: داشتن افرادی که از شما حمایت می کنند و به شما ایمان دارند می تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند تا بتوانید با چالش های پیش رو مشکلات خود راحت تر کنار بیایید. این بدان معنی است که با صرف زمان، تلاش و حمایت، بتوانید زندگی مثبت و رضایت بخشی را برای خود ایجاد کنید.
۹ دقیقه
۰
۳۳۸
اختلال شخصیت مرزی
اختلال شخصیت مرزی (BPD) یکی از اختلالات شخصیتی پیچیده است که با وجود ویژگیهای خاص خود، بر تحمل مشکلات و تاب آوری و کیفیت زندگی فرد تأثیر میگذارد. با توجه به اهمیت تشخیص دقیق و درمان مناسب این اختلال، شناخت گستردهای از این موضوع برای روانشناسان، متخصصان بهداشت روانی و جامعه عمومی اهمیت دارد. اختلال شخصیت مرزی یک اختلال سلامت روان است که روی طرز فکر و احساس ما در مورد خودمان و دیگران تأثیر میگذارد که بسیاری از آنها ریشه در باورهای عمیق و تزلزل ناپذیری که در دوران کودکی درباره ی خود، دیگران و جهان اطراف در ذهن مان شکل گرفته اند این باورها و اختلالات اگر اصلاح نشوند باعث ایجاد مشکلاتی در عملکرد زندگیمان در مسائل حتی پیش پا افتاده ی روزمره میشود. تأثیر اختلال شخصیت مرزی شامل مسائل مربوط به خودانگاره، مشکل در مدیریت احساسات و رفتار و الگوی روابط ناپایدار است. در صورت ابتلا به اختلال شخصیت مرزی، ترس شدیدی از رها شدن یا بیثباتی به سراغ انسان می آید و ممکن است در این صورت تحمل تنهایی برایمان مشکل شود. با وجود اینکه میخواهید و تمایل دارید که روابط عاشقانه و پایدار داشته باشید، ممکن است با عصبانیت نامتناسب، تکانشگری و نوسانات خلقی مکرر دیگران را از خود دور کنید. تحمل کردن ظرفیت درونی ما را بیشتر می کند و اگر بخواهیم در دنیای واقعی با حقایق رابطه هایمان کنار بیاییم باید بر روی ظرفیت درونیمان کار کنیم. در هر رابطه قرار گرفتن یک چالش است. اینکه آدم روبه روی شما چه احساسی را در شما به وجود می آورد و شما چگونه پاسخ می دهید بقای رابطه ی شما را پیش بینی می کند و اگر شبیه کودک در روابطمان برخورد کنیم، دیر یا زود خسته می شویم و یا خسته اش می کنیم. پس بهتر است این رفتارها را مخصوصا در رابطه جدی گرفته و به فکر درمان و بقای رابطه مان باشیم. اختلال شخصیت مرزی معمولاً در اوایل بزرگسالی شروع میشود. به نظر میرسد این وضعیت در سالهای اول بزرگسالی بدتر است و میتواند به تدریج با افزایش سن بهبود یابد. اگر اختلال شخصیت مرزی دارید، دلسرد نشوید. بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال به مرور زمان با درمان بهبود مییابند و میتوانند زندگی کردن به شکلی رضایتبخش را بیاموزند. این اختلال با تغییرات گسترده در روابط شخصی، عدم پایداری عاطفی، و ناتوانی در کنترل احساسات مشخص میشود. در این مقاله به بررسی ویژگیها، علل و روشهای مداخله برای این اختلال میپردازیم: ویژگیهای عمده ی اختلال شخصیت مرزی عبارتند از: عدم پایداری عاطفی، ترس از رها شدن و ترک شدن و انتقال سریع احساسات میشود. همچنین، نشانههای فیزیکی و رفتاری این اختلال امروزه مورد بررسی وسیع روانشناسان و متخصصان حوزه ی سلامت روان می گردد.
در ابتدای مطالعه بهتر است به این نکته بپردازیم که چه عواملی در ایجاد و تشدید این اختلال نقش عمده ای دارند: علت اختلال شخصیت مرزی عوامل بیولوژیک و ژنتیک است. طبق شواهد نشان داده شده است، افرادی که به این اختلال دچار میشوند بعضی از ناهنجاریهای مغزی دارند که باعث تکانش گری و رفتارهای آشفته آنها میشود.عوامل ژنتیکی، محیطی و رویدادهای زندگی ممکن است در بروز این اختلال نقش داشته باشند. مهم است بدانید که این عوامل تنها یکی از عوامل ممکن در بروز اختلال شخصیت مرزی هستند و در هر فرد ممکن است تأثیر متفاوتی داشته باشند. برای تشخیص دقیق و درمان مناسب، توصیه میشود به متخصصین بهداشت روانی و رواندرمانی مراجعه کنید. همچنین، رابطه بین تجربههای کودکی ناامن و بروز اختلال شخصیت مرزی بسیار حائز اهمیت است.
عوامل ژنتیکی
مطالعات انجام شده روی اختلال شخصیت مرزی نشان میدهند که خویشاوندان درجه اول شامل خواهر، برادر، فرزندان یا والدین افرادی که برای اختلال BPD درمان میشوند؛ ۱۰ برابر بیشتر از خویشاوندان افراد مبتلا به اختلال دو قطبی دچار علائم اختلال شخصیت مرزی خواهند شد. نقش کلیدی عوامل ژنتیکی در اختلال شخصیت مرزی بدان معناست که افراد مبتلا در بروز این بیماری ابدا مقصر نیستند؛ بلکه این اشخاص احتمالا از استعداد ژنتیکی برای ایجاد چنین وضعیتی برخوردار هستند. برخی رویدادهای زیستمحیطی از جمله از دست دادن یکی از عزیزان نیز احتمالا در ابتلا به اختلال شخصیت مرزی تاثیرگذار هستند. مطالعات نشان میدهند که نسبت خانوادگی در ابتلا به اختلال شخصیت مرزی موثر است؛ با اینحال میزان تاثیر عوامل ژنتیکی در بروز اختلال BPD هنوز دقیقا روشن نیست. دلیل چنین پدیدهای این است که بستگان درجه ۱ نهتنها به لحاظ ژنها بلکه از نظر بسیاری از شرایط زندگی با یکدیگر مشترک هستند. بهعنوان مثال خواهران و برادران توسط والدینی یکسان پرورش پیدا میکنند. چنین وضعیتی بدان معناست که مطالعات اخیر احتمالا تا حدودی انعکاسدهنده دلایل زیستمحیطی ابتلا به BPD هستند
عوامل محیطی
اختلال شخصیت مرزی (BPD) تحت تأثیر عوامل محیطی مختلف قرار میگیرد. عوامل محیطی میتوانند در دوران کودکی و نوجوانی تجربه شوند و در بروز و تشدید این اختلال نقش داشته باشند. برخی از عوامل محیطی که میتوانند تأثیرگذار باشند عبارتند از:
روابط نامناسب با والدین: روابط نامطلوب و ناپایدار با والدین، مانند ناپایداری در ارتباطات، نقص در مراقبت و حمایت، سوء استفاده یا آسیبهای روانی میتواند به بروز اختلال شخصیت مرزی مرتبط باشد. محیط خانوادگی ناپایدار، ناهماهنگیها، تنشها و عدم پیشبینی در خانواده میتواند به بروز اختلال شخصیت مرزی مرتبط باشد.
تجربه آسیبهای عاطفی: تجربه آسیبهای عاطفی شدید مانند سوء مصرف جنسی، سوء استفاده، سوء استفاده عاطفی یا سوء استفاده جسمانی میتواند عوامل تأثیرگذار بر روی بروز این اختلال باشد.
رویدادهای زندگی ناگوار: تجربه رویدادهای زندگی ناگوار مانند فوت عزیزان، طلاق، تحمل فشارهای روزمره یا تجربه ضربههای روانی ممکن است بر بروز این اختلال تأثیرگذار باشد. علاوه بر این ها برخی تحقیقات تغییراتی را در نواحی خاصی از مغز نشان داده که در تنظیم احساسات، تکانشگری و پرخاشگری دخیل است. علاوه بر این، برخی از مواد شیمیایی مغز مانند سروتونین که به تنظیم خلقوخو کمک میکنند، ممکن است به درستی عمل نکنند.
در این قسمت، روشهای تشخیصی برای اختلال شخصیت مرزی بررسی میشوند. معیارهای تشخیصی معتبری که بر اساس آزمونها، مصاحبهها و مشاهدات بالینی تعیین میشوند، بیان میشوند. همچنین، اهمیت شناخت دقیق این اختلال برای تشخیص صحیح و برنامهریزی درمانی مداخلهای بررسی میشود.
روشهای مداخله ای
بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مرز روان نژندی و روانپریشی قرار دارند و مشخصه آنها ناپایداری حالت عاطفی، خلق، رفتار و خودانگاره آنهاست. افراد مبتلا به این اختلال، خودانگاره (خودپندارهی) بسیار بیثباتی دارند، روابط میانفردیشان نیز بسیار بیثبات است. آنان معمولاً سابقهی روابط شدید، اما پرآشوب دارند که معمولاً آرمانیکردن مفرط دوستان یا معشوقها را شامل میشود اما بعداً بهسرخوردگی و ناامیدی میانجامد. خشم شدید و نشانههای بیثباتی عاطفی و اقدام های مکرر به خودکشی ویژگی های مهم این اختلال است. بیثباتی عاطفی آنان همراه با سطح بالای تکانشگری، اغلب به رفتارهای خود ویرانگری مانند (رانندگی بیباک) منجر میشود. اقدامات خودکشی، جرح خویشتن، ویژگی دیگر این اختلال است. رفتار صدمهزدن به خود، با رهایییافتن از اضطراب یا ملالت ارتباط دارد.
این افراد، حساسیت زیادی به شرایط محیطی دارند. آنان ترسهای شدید مربوط به طرد و رهاشدگی و خشم نامناسب را، حتی در حین مواجهه با یک جدایی کوتاهمدت واقعگرایانه و یا هنگامیکه تغییرات غیرقابل اجتناب در نقشهها پیشمیآید، تجربه میکنند. این افراد احساس اولیه ی مهم شان تنهایی است. آنها احساس می کنند که از دنیا کنار گذاشته شده اند، چون فکر می کنند که خیلی با دیگران فرق دارند. این افراد ممکن است بر این باور باشند که رهاشدگی یا طرد بهطور تلویحی به این معناست که آنان «بد» هستند. این ترسهای رهاشدگی، با عدم تحمل تنهایی و نیاز به بودن با دیگران رابطه دارد. کوششهای بیوقفهی آنان برای اجتناب از طرد و رهاشدگی، ممکن است شامل اعمال تکانشی همچون آسیبزدن به خود یا رفتارهای انتحاری باشد. این نوع ترس ها بیشتر ماهیت روانشناختی دارند. به عبارتی شما از دیوانه شدن و از دست دادن کنترل تان می ترسید.ترس از دست دادن کنترل در این گونه اختلالات شیوع زیادی دارند.
تشخیص افتراقی
اختلال شخصیت مرزی، اغلب با اختلالهای خُلقی بهطور همزمان رخمیدهد و هنگامیکه ملاکهای هر دو اختلال مطابقت کنند، میتوان هر دو تشخیص را مطرح کرد. چون جلوهی ظاهری اختلال شخصیت مرزی ممکن است شبیه یک دوره اختلال خلقی باشد، متخصص بالینی نباید صرفاً بر مبنای تصویر ظاهری و آنی و بدون داشتن اطلاعات مستندی که نشاندهنده این الگوی رفتاری باشد، تشخیص اختلال شخصیت مرزی را مطرح کند. تشخیص اختلال شخصیت مرزی توسط یک متخصص در حوزه بهداشت روانی مثل روانپزشک یا روانشناس قابل انجام است. برای تشخیص افتراقی اختلال شخصیت مرزی، معیارهای تشخیصی زیر معمولاً مورد استفاده قرار میگیرند:
نگرش نسبت به خود: افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی معمولاً نگرش منفی و نامناسبی درباره خود دارند. آنها ممکن است حس کنند که ناشایست و ناکافی هستند و اغلب با احساس خودکشی و خودآزاری مواجه شوند.
نگرش نسبت به دیگران: افراد مرزی تمایل دارند نگرانی بیش از حد درباره نظرات و عملکرد دیگران داشته باشند و ممکن است برای جلب توجه و تأیید دیگران، رفتارهایی نامناسب انجام دهند.
نیاز به تأیید دیگران: افراد مبتلا به این اختلال اغلب به طور شدیدی به تأیید و تحسین دیگران نیاز دارند و نتوانستن دریافت آن ممکن است به آنها احساس خستگی و ناامیدی بدهد.
عدم ثبات هیجانی: افراد مرزی تغییرات شدید و ناگهانی در هیجانات خود را تجربه میکنند. آنها ممکن است احساسات شدیدی مانند عصبانیت، افسردگی و اضطراب را تجربه کنند که به سرعت تغییر کنند.
رفتارهای خودآمیخته: افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است رفتارهای خودآمیخته و نامطلوبی داشته باشند، از جمله خودآزاری، خودکشی تهدیدی، مصرف مواد مخدر و الکل، رفتارهای خطرناک و ناپایدار در روابط عاطفی و جنسی، و ناامیدی شدید.
تشخیص اختلال شخصیت مرزی نیاز به ارزیابی جامع و دقیق توسط یک متخصص دارد. در صورتی که شما یا کسی که مربوط به آن هستید، احساس میکنید که ممکن است این اختلال را داشته باشید، توصیه میشود بهترین راهکار این است که با یک روانپزشک یا روانشناس مشورت کنید تا تشخیص و درمان به موقع صورت گیرد. اختلال شخصیت مرزی، بر اساس رویههای زیر تشخیص داده میشوند:
مصاحبه تفصیلی با پزشک یا درمانگران سلامت روان، ارزیابی روانشناختی که ممکن است شامل پر کردن پرسشنامه باشد، تاریخچه پزشکی و معاینه و بحث در مورد علائم و نشانههای خود
اختلال شخصیت مرزی معمولاً در بزرگسالان تشخیص داده میشود، نه در کودکان یا نوجوانان. دلیلش این است که علائم و نشانههای اختلال شخصیت مرزی ممکن است با بزرگتر شدن و بالغ شدن کودکان از بین برود.
در مورد علل این اختلال شخصیت به عوامل ژنتیک و مغزی و علل اکتسابی یا تجارب ناشاد در دوران کودکی اشاره شده است که به نظر برخی روانشناسان هردو عامل و تعامل آن در ایجاد این اختلال نقش دارد.اما نقش تجارب دوران کودکی خصوصاً سه سال اول عمر بسیار مهم است. بی ثباتی مادر به دلایل مختلف، طرد کودک و عدم وجود دلبستگی امن در دوران کودکی، درگیری بین والدین، تنبیه کودک و بی توجهی به احساسات او، طلاق والدین، والدین گرفتار و ناسازگار و...از علل اصلی این اختلال شخصیت است.
مهمترین ویژگی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی عبارتند از
۱- روابط متزلزل
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، دارای روابطی ناپایدار با خانواده، فامیل و دوستان خود هستند.
این افراد ممکن است سریعاً علاقه شدیدی به یک فرد پیدا کنند و ناگهان از آن شخص متنفر شوند.
هر گونه جدایی و یا تغییر در برنامه مورد انتظار، می تواند یک واکنش شدید و احساس طرد را در بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ایجاد کند. هنگامی که این افراد به یک چیز و یا کسی علاقه داشته باشند و آن چیز و یا آن کس از پیش آنها برود، احساس پوچی و انزوا می کنند.
۲- رفتارهای پرخطر
پول خرج کردن بی رویه یکی از رفتارهای افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی می باشد، روابط جنسی نامناسب، پرخوری و یا رانندگی کردن خطرزا از رفتارهای پرخطر این افراد می باشد.
۳- خشم بیجا
شرایط خارج از کنترل و یا ناچیز می توانند افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را بسیار خشمگین کنند.
برای مثال اگر والدین و یا همکاران برای مدت کوتاهی، به فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اعتنا نکنند، این فرد از احساس طرد و انزوا، بسیار خشمگین می شود.
۴- آسیب رساندن به خود
فرد مبتلا به این اختلال می تواند دارای علائم خطرناکی باشد و مشکلاتی را در ارتباط با تصویر بدن خود و عزت نفس داشته باشند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی به خودشان صدمه می زنند، مثل بریدن بدن خود با چاقو. حتی ممکن است فکر خودکشی کنند، در این صورت باید فوراً به روانپزشک مراجعه کنند.
هنگامی که این افراد به یک چیز و یا کسی علاقه داشته باشند و آن چیز و یا آنکس از پیش آنها برود، احساس پوچی و انزوا می کنند و توانایی مقابله کردن با این احساس را ندارند.
۵- ترس از تنها ماندن
خشم و ترس شدید در این افراد از تنها ماندن سرچشمه می گیرد. این افراد حتی اگر تجسم کنند که تنها هستند، دچار ترس و عصبانیت می شوند. ترس از تنها بودن، یک مشکل جدی در روابط خانوادگی ایجاد می کند. این رفتارها بخشی از خویشتن غلط این دسته محسوب می شود.
چگونه می توان به افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی کمک کرد؟
اگر بهعنوان شریک عاطفی با فرد دارای شخصیت مرزی وارد رابطه میشوید، سعی کنید از جلسههای روان درمانی برای حل تعارضات استفادهکنید. این جلسات به شما کمک میکند که بیشتر با ویژگیهای شخصیتی فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی آشنا شوید. و در صورت بروز هرگونه چالش نیز درمانگر به شما کمک میکند که سهم هر نفر در رابطه را ببینید و بهسمت ارتباط بهتر و موثرتر گام بردارید. .شخصیت های مرزی بسیار مستعد ابتلا به افسردگی حاد و آسیب از طریق خودکشی های ساختگی هستند. هرچند این ویژگی ها جزیی از شخصیت فرد شده است، اما باید هر چه سریع تر برای درمان اقدام کند. بهتر است در واکنش به تهدید و اقدام به خودکشی توسط این افراد که اغلب به قصد جلب توجه صورت می گیرد با احتیاط عمل کنید! زیرا به دلیل این اقدامات بیشتر از سایرین در معرض مرگ با خودکشی هستند. برخی از آن ها برای اثبات مجدد تعلق خود به زندگی تصمیم به خود کشی می گیرند برای کمک به این افراد آن ها را به روان درمان گر و مشاوران حاذق معرفی کنید. چنانچه در خصوص بروز علائم اختلال شخصیت مرزی نگران هستید؛ در اینصورت بایستی فرآیند درمان را در اولین فرصت ممکن آغاز کنید. این اقدام ضمن کنترل کلیه عوامل خطرزا به کاهش علائم بیماری کمک میکند. لذا پیرامون علائم اختلال شخصیت مرزی، آزمایشات تشخیصی مناسب برای آن و گزینههای درمانی احتمالی با یک پزشک مشورت نمایید.
بسیاری از والدین مبتلا به اختلال BPD در خصوص بروز علائم آن در فرزندان خود نیز نگران هستند. اما بایستی بدانیم که ژنها علیرغم نقش کلیدی خود تنها عامل موثر در ابتلای انسان به اختلال شخصیت مرزی محسوب نمیشوند. فراهم نمودن یک محیط زندگی سالم و مناسب برای فرزندان، خطر ابتلای آنها به این اختلال را تا حدود زیادی کاهش میدهد. همچنین بهکارگیری تکنیکهای روان درمانی نیز احتمالا در یادگیری مهارتهای مفید برای فرزندپروری مناسب خواهد بود.چندین روش موثر برای درمان این اختلال وجود دارد. طبق تحقیقات افرادی که به اختلال شخصیت مرزی دچار میشوند خوشبختانه معمولاً علاقه زیادی به درمان دارند و بهراحتی با روانشناس یا روانپزشک ارتباط میگیرند. در مراحل اولیه این اختلال ممکن است روان درمانی مفید باشد. اما در مرحلهای از این اختلال رواندرمانی کافی نیست و فرد باید داروهای آنتی سایکوتیک و ضد افسردگی را مصرف کند تا در بازه زمانی مشخص، به کارایی خوبی در زندگی شخصی و کاری برسد. درمان طرحوارهمحور میتواند به صورت فردی یا گروهی انجام شود. این رویکرد میتواند به شما کمک کند نیازهای برآورده نشدهای را که منجر به الگوهای منفی زندگی شده است، اما به عنوان یک بزرگسال در بسیاری از زمینههای زندگی شما آسیبرسان هستند. این درمان روی کمک به شما برای برآوردن نیازهایتان به شیوهای سالم و در نتیجه تشویق الگوهای مثبت زندگی متمرکز است. در این روش به فرد کمک میشود که با عوامل استرس زایی که منجر به رفتارهای تکانشی او میشود، مقابله کند. رواندرمانگر سعی میکند رفتارهای خود آسیبی فرد، رفتارهایی که روند درمان را مختل میکند و رفتارهایی که کیفیت زندگی بیمار را پایین میآورد، بررسی کند و در نهایت به او کمک کند که عوامل استرسزا را بهتر بشناسد و در حد توان خود آسیب آنها را کمتر کند
در پایان می توان گفت هر انسانی لایق زندگی معنادار است و این معنا را ما، به زندگی و داستانهایمان میدهیم اما همیشه این راه برای افراد هموار نیست و آنها را با چالشهای زیادی مواجه میکند. فقط کافی است در مواجه با افرادی که به اختلال شخصیت مبتلا هستند به این موضوع فکر کنید که شاید آنها فرصتی برای بهبود نداشتند و مسیری برای شروع پیدا نکردهاند. کمک کردن به این افراد شاید راحت نباشد اما در مواردی از آنها فردی بهتری برای ادامه میسازد اختلال شخصیت مرزی اختلالی پیچیده است که نیازمند تشخیص و درمان صحیح است. با استفاده از روشهای مداخله موثر و شناخت دقیق این اختلال، میتوان کیفیت زندگی فرد را بهبود بخشید. اهمیت تشخیص دقیق، درمان مناسب و پشتیبانی مؤثر از افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی باید همواره در صدر نیازها قرار گرقته شود. درمان زمان میبرد، یادگیری مدیریت احساسات، افکار و رفتارها زمان میبرد. بیشتر افراد به طور قابل توجهی بهبود مییابند، اما ممکن است همیشه با برخی از علائم اختلال شخصیت مرزی درگیر باشند. ممکن است علائم شما در زمانهایی بهتر یا بدتر شود. اما درمان میتواند توانایی شما برای عملکرد طبیعی در زندگی را بهبود بخشد و به شما کمک کند احساس بهتری نسبت به خودتان داشته باشید. در صورت مراجعه به یک مشاور یا درمانگر سلامت روان که تجربۀ درمان اختلال شخصیت مرزی را دارد، بیشترین شانس موفقیت در درمان را دارید و سریع تر به زندگی رضایت بخشی که انتظار آن را دارید نزدیک می شوید.علاوه بر همه ی این ها درمانگران می توانند با رفتارهای خود، الگویی برای شما باشند مثلا اگر شما از بیان احساساتتان میترسید درمانگران با بیان درست احساس ها می توانند عملا به شما یاد دهند که چگونه احساس هایتان را بیان کنید پس بهتر است در انتخاب درمانگر خود دقت کنید چرا که شما سعادت و سلامت خود را به او میسپارید.
۱۳ دقیقه
۰
۳۰۲
نظر کاربران
لورم ایپسوم و لورمایپسوم و لورم ایپسوم و لور ایپسوم لو لورمایپسوم و لورم ایپسوم و لورم ایپسوم و لورم ایپسوم لو ایپسوم لورمایپسوم و لورم ایپسوم و لورم لورمایلورمایپسوم و لورم ایپسوم و لورم ایپسوم و لورم ایپسوم لورایپسوم و لورم و...
امیرحسین
فرهمند
تهران
لورم ایپسوم و لورمایپسوم و لورم ایپسوم و لور ایپسوم لو لورمایپسوم و لورم ایپسوم و لورم ایپسوم و لورم ایپسوم لو ایپسوم لورمایپسوم و لورم ایپسوم و لورم لورمایلورمایپسوم و لورم ایپسوم و لورم ایپسوم و لورم ایپسوم لورایپسوم و لورم و...
امیرحسین
فرهمند
تهران
لورم ایپسوم و لورمایپسوم و لورم ایپسوم و لور ایپسوم لو لورمایپسوم و لورم ایپسوم و لورم ایپسوم و لورم ایپسوم لو ایپسوم لورمایپسوم و لورم ایپسوم و لورم لورمایلورمایپسوم و لورم ایپسوم و لورم ایپسوم و لورم ایپسوم لورایپسوم و لورم و...
امیرحسین
فرهمند
تهران